به گزارش مهر، نشست نقد و بررسی رمان «بچههای کارون» نوتشه احمد دهقان عصر سه شنبه 19 آذر با حضور نویسنده، علیرضا بهرامی و صادق کرمیار در فرهنگسرای انقلاب تهران برگزار شد.
در ابتدای این نشست، بخشی از این رمان توسط «مالک حقپور سراج» هنرمند تئاتر بازخوانی شد و پس از آن احمد دهقان به سئوالهای مجری برنامه در مورد فعالیت ادبی خود پاسخ داد.
دهقان در این نشست با بیان اینکه شاید برخی از منتقدان وی بگویند که کار او افت داشته که به خلق یک رمان نوجوانانه منجر شده است، گفت: خیلی دوست داشتم تا در مورد خرمشهر بنویسم؛ این رمان سوژهای بود که من 15 سال با آن زندگی کردم؛ ابتدا داستانی کوتاه در ذهنم بود، ولی بعدا تبدیل به رمان شد.
وی افزود: بعد از دو یا سه کار بزرگسال، دلم میخواست برای لذت بردن از کارم به یک حیاط خلوت پناه ببرم و برای همین، این کتاب را نوشتم؛ البته من فکر میکنم فعالیت در هر دو حوزه بزرگسال و نوجوان برای هر نویسندهای لذتبخش است، ولی خب برای خود من نوشتن داستان برای بزرگسالان لذتبخشتر است، اما این دلیل نمیشود که رمان نوجوانانه نداشته باشم.
دهقان ادامه داد: سوژه جنگ بسیار بزرگ است، اما ما اطلاعات کمی در مورد آن داریم و به طور طبیعی اگر بخواهیم همه حرفها را در مورد آن بنویسیم، مطمئنا برایش مخاطب حقیقی پیدا میشود.
وی افزود: من مادر را در این داستان با لذت وارد کردم. علتش هم این بود که چنین فضایی را در ادبیات جنگ کمتر دیده بودیم؛ یادم میآید در عملیات کربلای 5 یک شب خیلی وحشتناک را پشت سر گذاشتم که در آن که از یک گردان 200 نفره که ساعت 12:35 دقیقه وارد عملیات شدند، در ساعت 5 دقیقه به 4 صبح، فقط 80 نفر باقی ماندند. از این صحنههای وحشتناک ما در جنگ زیاد داشتیم و نمیخواستم در این رمان این نوع صحنهها را بیاورم.
دهقان در ادامه با اشاره به خاطره دیگری از دوران حضورش در جنگ گفت: در یک عملیات، منوری روشن شد و یکی از دوستان رزمنده یک عراقی را در کنار خودش دید. دستگیرش کرد و اصرار داشت تا حتما آن عراقی را بکشد. یادم هست دو، سه نوجوان که مثل شخصیت عبدل در داستان من بودند به او اعتراض کردند و نگذاشتند. جالب اینکه همین فرد در چند هفته بعد و در شب دیگری از شبهای جنگ از شدت انفجار خمپارهها چنان میترسید که من هنوز هم آن صحنه ترسیدن را به خاطر دارم؛ اینها را نقل کردم تا بگویم جنگ خیلی بزرگتر از این حرفهاست؛ چه قهرمانیهایش چه انسانیتهایش.
وی با تاکید بر اینکه من این کتاب را کتاب نوجوانانه میدانم، گفت: من کتاب «بچههای کارون» را با نگاهی نوجوانانه نوشتم. شاید دوستان بگویند که کتاب برای نوجوانان سنگین است، اما نگاه من این گونه بود و هیچ ادعایی هم ندارم.
دهقان در ادامه این نشست و در پاسخ به سئوالی درباره هدفش از نوشتن بچههای کارون گفت: هدفم شاید این بود که بگویم که یک نوجوان در جنگ خیلی زود بزرگ میشود. بعضیها فکر میکنند رمان تاریخی نوشتن یعنی همان نوشتن تاریخ با یک رنگ و لعاب تازه؛ اما من سعی دارم در نوشتن خارج از تاریخ چیزی نگویم و در عین حال ذهنم را آزاد میگذارم تا هر آنچه میخواهد، بنویسد.
وی در ادامه به خشنونت موجود در آثار قبلی خود اشاره کرد و گفت: در دو کتاب «دشتبان» و «پرسه در خاک غریب» مخاطبانم با دیدن صحنههای خونریزی موجود در متن، بسیار اذیت شدند، ولی در این داستان سعی کردم از این موضوع دوری کنم. مثلا در متن اولیه من یکی از شخصیتها کشته شد، اما در بازنویسی او فقط مجروح شد. سعی کردم در این فضای سخت زندگیهای امروز مخاطبم من از خوانش رمان دلگیر نشود که البته تاکید دارم که دلیلش تغییر نگاهم نیست.
دهقان همچنین در پاسخ به سئوال یکی از حاضران در مورد اینکه اگر کتابش را سوره مهر چاپ نمیکرد، این کتاب موفقتر نبود؟ گفت: الان 8 ماه از چاپ کتاب گذشته و به این نتیجه رسیدم که اگر توسط این انتشارات چاپ نشده بود، موفقیتش بیشتر بود.
همچنین در این نشست، مازیار میری، کارگردان سینما که از طریق تلفن در این نشست صحبت میکرد در سخنان کوتاهی اظهار کرد: احمد دهقان برای من یکی از چند نویسنده حوزه جنگ و دفاع مقدس است که میتواند به شکلی استادانه ادبیات نمایشی را تصویری بنویسد.
وی ادامه داد: ادبیات ما همیشه در به تصویر کشیدن دچار مشکل بوده است؛ اما احمد دهقان یکی از نادرترین نویسندههای این سالهای ماست که کارش تصویر دارد.
میری افزود: زمانی که کتاب «من قاتل پسرتان هستم» احمد دهقان را خواندم، بسیار ذوق داشتم و برایم هیجان انگیزترین کتابی بود که تا آن موقع وجود داشت. درست است که در ساختن فیلم بر اساس آن دچار مشکلاتی شدم؛ اما در هر صورت هنوز هم امیدوارم که برخی بی مهریها نسبت به این اثر کم شود.